۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

سرعت

چقئر همه چيز سريع تغيير مي كند!! آخرين دقايق سال 90 آخرين پستم را نوشته بودم و فكر كنم فقط يك يا دو بار  در اين مدت وبلاگم را باز كرده ام. اما الان كه بعد از مدتها بازش كردم آنقدر بلاگ اسپات تغيير شكل داده بود كه كمي گيج شدم. نمي دانستم نظرات را كجا بايد پيدا كنم، كجا بنويسم و ...ظاهرا سرعت تغييرات آن قدر زياده كه كافيه فقط كمي مكث كنيم و آن وقت شايد براي هميشه عقب بيفتيم. البته شايد بعضي ها بپرسند از كي و از چي؟ اين هم پرسش مهمي ست. حداقلش براي من عقب ماندن  از همين دنياي مجازي است. قبلا نوشته بودم به دليل فيلتر بودن اين سايت حوصله نوشتن ندارم. گاهي هم فكر مي كنم بهتره دوباره اسباب كشي كنم و برگردم به بلاگ فا. نمي دونم شايد هم اين كار را كردم.
اما دلم مي خواد يك مطلبي را بنويسم. امروز نمايشكاه كتاب بودم در انتشارات طهوري كتابي را ديدم كه تعجب كردم. چون مدتها بود از اين نويسنده كاري نديده بودم. اين كتاب نوشته خانم دكتر مريم ميراحمدي بود. راستش از اين كه ديدم كاري با اين وسعت را انجام داده اند خوشحال شدم. خانم دكتر مير احمدي و همسرشان آقاي دكتر ورهرام اساتيد من در دوره كارشناسي ارشد بودند. سالهاست كه از ايشان بنابرر دلايلي بي خبرم. (اما اين به اين معني نيست كه ايشان را فراموش كرده ام.) تابستان گذشته اسمشان را در فهرست شركت كنندگان در سمينار لهستان ديدم بسيار خوشحال شدم كه ايشان را بعد از مدتها زيارت خواهم كرد، اما  نيامدند.
 به هر حال با كمي تاخير:  روز معلم را از همين جا به ايشان تبريك مي گويم.