۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

شاه عباس

فکر می کنم وقتی تاریخ صفویه را تدریس می کنم توی گفته هام شاه عباس به عنوان یک شخصیت بارز همیشه خودش را نشون می ده. من واقعا نسبت به شاه عباس احترام خاصی قائلم. حتی گاهی وقتی اصفهان توی بخش تاریخی شهر به ویژه میدان نقش جهان یا حتی چهار باغ راه می رم حس می کنم روح شاه عباس همون جاها داره پرسه می زنه و نمی تونه از این همه زیبایی دل بکنه. واقعا چطور می شه مسجد شیخ لطف الله را فراموش کرد!
به هر حال به نظر من شاه عباس با تمام نقطه ضعف هایی که می شه ازش گرفت یک سیاستمدار توانا و حتی یک نابغه و به حق لایق لقب کبیر بود. البته این را هم فراموش نکنیم که من اون را در زمان خودش ارزیابی می کنم نه با باورها و ارزش های امروز.
اما چی شد که از شاه عباس نوشتم؟ داشتم کتاب شاه عباس و هنرهای اصفهان نوشته آنتونی ولش را می خوندم چشمم افتاد به نقشه ایران در دوره شاه عباس. نه این که اولین بار باشه که این نقشه را می بینم ولی اولین بار بود که شکل نقشه در ذهنم تصویری را تداعی کرد که این تصویر ذهن خیال پرداز من را به خودش مشغول کرد. البته همه می دونند که نقشه دوره صفویه شکل گربه امروزی نبود اما این بار وقتی به نقشه نگاه کردم دیدم به نظرم میاد شکل یک شتریه که سرش را رو به بالا گرفته و خیز گرفته که از زمین بلند بشه.
همون خیزی را که شاه عباس برداشته بود تا ایران را به عنوان یک کشور مقتدر در جهان اون روز به تثبیت برسونه درست توی نقشه تصویر شده بود. ناحیه شیروان جای چشم شتر قرار داشت. اما این شتر نتونست پاشه آروم آروم خوابید و کوچک و کوچک تر و بعد تبدیل به یک گربه سر بزیر خانگی شد.
البته اینها شوخیه و فقط می خوام بگم می شه به تاریخ از زاویه های مختلفی نگاه کرد. می شه شخصیت های برجسته خودمون را لگد مال نکرد بلکه از زنگی و کارهاشون فیلم های خوب و رمان های خوندی نوشت تا اونوقت جوانهای ما از طریق فیلم ها و رمان ها دلبسته شخصیت های متلونی مثل ناپلئون نشند. گاهی توی بعضی خانه ها وقتی می بینم نیم تنه ناپلئون به عنوان یک اثر هنری زینت بخش اتاقه احساس شرم می کنم و در مقابل تاریخ کشورم شرمنده می شم.

۷ نظر:

faezeh گفت...

خیلی وقتها که از این زمانه با سیاست هایش به تنگ میام دلم می خواد کاش مدتی هرچند خیلی کوتاه تو دوران شاه عباس زندگی می کردم....
توجه توجه برای منتقدان
فکر نکنید شعاریه بهتره بخوانیدتا ببنید واقعا دوران طلایی بوده...

محمد Mohammad گفت...

eshtebah nashe...."zibaeha"ye isfahan hich rabti be shah abbas nadare...nobooghe memaraye isfahani boode ke tajali karde.....1

faezeh گفت...

با نظر محمد مخالفم اصلا اینجوری نیست این شاه عباس بوده که خواسته پایتختش اصفهان انطور اباد بشه اگه نمی خواست مثل بقیه حکومتگرا هیچ وقت نبوغ معمار های اصفهانی هم شکوفا نمی شد.

محمد Mohammad گفت...

valla che arz konam...akhe zamane safavieh ,dafe aval naboode ke isfahan injoor abad mishode..aslan engar kolan vaghty migim iran abad boode, yani faghat manzoor isfahan boode ;-)

چیستا گفت...

سلام حضرت استاد
قالب نو مبارک...خیلی وقته این طرفا نیومدم
کیه که ندونه شما چه ارادتی به شاه عباس کبیر دارین؟؟؟

faezeh گفت...

با اجازه خانم دکتر
فقط اصفهان نیست که در چند دوره اباد بوده کلا هرجا که پایتخت بوده اباد شده اما اینکه بعدا خراب شده حرف دیگه ایه. البته این شامل اصفهان هم می شه که خیلی از اثار صفویش دیگه نیست.ولی بازهم معمار اصفهانی یا معمار هرشهر دیگه وقتی هنرشان جلوه گر شده که شاه یا حاکم همان محل خواسته.

محمد Mohammad گفت...

manam ba ejaze khanom Dr,,,1
har ja paytakht shode abad shode?! in shamele hale Tehran ham yani mishe?!?!!1
you are trying to make me believe that form follows policy and/or power?1
well, i do understand what you are insisting on. however, it is not possible to ignore all the complex aspects of a society and jump to conclusions. yes..not only does the power, in an specific period of time, play an outstanding role in the urban form, but it also can direct the physical and non-physical future of a city....well..of course in some contexts the power does not leave any place for some ideas like participatory way of thinking! then, for sure, the power would be the sole influential aspect ;-)..1